جمله پند آموز
جوان
به انسان مذکر در سنین پایین پسر گفته میشود. همچنین به فرزند مذکر نیز پسر
گفته میشود حتی اگر ازدواج کرده و متاهل باشد. واژهٔ پسر به عنوان متضاد واژهٔ
دختر به کار میرود.
پسران بزرگسال در اتیوپی
اطلاق عنوان «پسر» به یک فرد، میتواند اشاره به جنسیت واقعی او یا نقش اجتماعی او داشته باشد. ممکن است واژهٔ پسر یا مرد در توصیف فردی به کار برود که اگرچه از لحاظ ظاهری و اجتماعی مانند افراد مذکّر است، از نظر ژنتیکی مؤنث باشد.
در زبانهای غیر فارسی عموماً دو واژهٔ مختلف به عنوان معادل واژهٔ پسر به کار میرود. به عنوان نمونه، در زبان انگلیسی کلمهٔ boy به معنی «انسان مذکر جوان» به کار میرود و کلمهٔ son به معنی «فرزند پسر» (حتی اگر جوان نباشد) به کار میرود.
در حالی که در فارسی به «انسان مذکر» تا زمانی که ازدواج نکرده باشد پسر گفته میشود و بعد از ازدواج به او مرد میگویند. هرچند پسر به عنوان «فرزند پسر»، همواره به او گفته میشود اما واژه دقیق تر برای این معنی (پور) است.
در طول تاریخ نقشی که برای پسران (به عنوان مردان آینده) در نظر گرفته میشده، با دختران تفاوتهای اساسی داشتهاست. به عنوان نمونه، پسران بیشتر تحت تعلیمات نظامی قرار میگرفتهاند و کمتر برای آشپزی آموزش میدیدهاند.
پسران قبل از سن بلوغ صدایی زنانه دارند (از دید موسیقی صدای سوپرانو دارند) و به همین خاطر، در برخی موارد که امکان استفاده از خوانندهٔ زن وجود نداشته (مانند گروههای کُر در کلیساها) از پسران برای ایفای نقش خوانندهٔ سوپرانو استفاده میشدهاست.
دختر (در گذشته دخت) فرزند مادینهٔ انسان است. واژه دختر در مقابل واژه پسر قرار میگیرد و بیشتر به زنان خردسال و جوان گفتهمیشود.
دختر ممکن است در یکی از این معانی بهکار رود:
زن خردسال: در این معنا گاهی به صورت دختربچه نیز بهکار رود.
دوشیزه(زن ازدواج نکرده)
زن باکره: زنی که تاکنون هیچ نوع ارتباط جنسی با شخص دیگری نداشتهاست. در این معنا مترادف کلمه انگلیسی ویرجین (Virgin) است.
دخت (فرزند مؤنث): دختر گاهی در اشاره به رابطه فرزندی یک موجود مؤنث با پدر و مادرش استفاده میشود. کلمه دختر در این معنا بدون توجه به سن و سال و وضعیت زناشویی او و در معنی "دخت"(مانند شهدخت)بهکار میرود.
در معنای فرزند مونث
به که هر دختر بداند قدر علم آموختن تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است .
در معنای زن باکره
مردیت بیازمای وانگه زن کن دختر منشان به خانه و شیون کن.
پدر یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مذکر گفته میشود و از نظر زیستشناختی، اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی میتواند تعریفهای متفاوتی داشته باشد.
از نظر زیستشناختی، در پستاندارانی مانند انسان، پدر اسپرمی را تولید میکند که با تخمک ترکیب شده و پس از لقاح، رویان (جنین) شکل میگیرد.
از نظر اجتماعی پدر به مردی که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. امروزه تحقیقات بسیاری درباره اهمیت نقش پدری در رشد روانی و اجتماعی فرزندان صورت گرفتهاست.
مادَر یا نَنه یا مامان یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مونث گفته میشود. به دلیل پیچیدگی و تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی تعاریفها و نقشها، تعریف کلی کلمه مادر متفاوت است.
واژه ننه که به عنوان برابر برای مادر بهکار میرود و معانی دیگری نیز دارد از ریشه هندواروپایی nan به معنی مادر و پرستار است.
در مورد پستانداران مانند انسان، مادر بیولوژیکی تخمک بارور شده را باردار است که ابتدا رویان و سپس جنین نام دارد. این بارداری درون رحم مادر از هنگام لقاح تا هنگام زادن نوزاد طول میکشد. هنگامی که کودک زاده شد، بدن مادر برای تغذیه او شیر تولید میکند. معمولاً این شیر مادر تنها غذای نوزاد برای حداقل یک سال است.
در جامعهٔ انسانی عنوان مادر معمولاً به زنی، به غیر از مادر طبیعی، که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. به ویژه در مورد مادرخوانده و زنپدر. در برخی از فرهنگها، مانند آمریکایی-آفریقایی و لزبینی، دیگرمادری غیربیولوژیکی وجود دارد. در خانواده پونالوائی در ایروکوئیها، سرخپوستان آمریکا و قبایل هند کهن، یک زن مادر فرزندان خواهرش و خواهران جانبیاش (عمه/عمو/خاله/دایی زادههای درجه اول و دوم یا دورتر) نیز هست.
همچنین با پیشرفت فنآوری تولیدمثل، مادر ژنتیکی (کسی که تخمک از آن اوست) میتواند با مادر باردار (که جنین در رحم اوست) تفاوت داشته باشد.
پسران بزرگسال در اتیوپی
اطلاق عنوان «پسر» به یک فرد، میتواند اشاره به جنسیت واقعی او یا نقش اجتماعی او داشته باشد. ممکن است واژهٔ پسر یا مرد در توصیف فردی به کار برود که اگرچه از لحاظ ظاهری و اجتماعی مانند افراد مذکّر است، از نظر ژنتیکی مؤنث باشد.
در زبانهای غیر فارسی عموماً دو واژهٔ مختلف به عنوان معادل واژهٔ پسر به کار میرود. به عنوان نمونه، در زبان انگلیسی کلمهٔ boy به معنی «انسان مذکر جوان» به کار میرود و کلمهٔ son به معنی «فرزند پسر» (حتی اگر جوان نباشد) به کار میرود.
در حالی که در فارسی به «انسان مذکر» تا زمانی که ازدواج نکرده باشد پسر گفته میشود و بعد از ازدواج به او مرد میگویند. هرچند پسر به عنوان «فرزند پسر»، همواره به او گفته میشود اما واژه دقیق تر برای این معنی (پور) است.
در طول تاریخ نقشی که برای پسران (به عنوان مردان آینده) در نظر گرفته میشده، با دختران تفاوتهای اساسی داشتهاست. به عنوان نمونه، پسران بیشتر تحت تعلیمات نظامی قرار میگرفتهاند و کمتر برای آشپزی آموزش میدیدهاند.
پسران قبل از سن بلوغ صدایی زنانه دارند (از دید موسیقی صدای سوپرانو دارند) و به همین خاطر، در برخی موارد که امکان استفاده از خوانندهٔ زن وجود نداشته (مانند گروههای کُر در کلیساها) از پسران برای ایفای نقش خوانندهٔ سوپرانو استفاده میشدهاست.
دختر (در گذشته دخت) فرزند مادینهٔ انسان است. واژه دختر در مقابل واژه پسر قرار میگیرد و بیشتر به زنان خردسال و جوان گفتهمیشود.
دختر ممکن است در یکی از این معانی بهکار رود:
زن خردسال: در این معنا گاهی به صورت دختربچه نیز بهکار رود.
دوشیزه(زن ازدواج نکرده)
زن باکره: زنی که تاکنون هیچ نوع ارتباط جنسی با شخص دیگری نداشتهاست. در این معنا مترادف کلمه انگلیسی ویرجین (Virgin) است.
دخت (فرزند مؤنث): دختر گاهی در اشاره به رابطه فرزندی یک موجود مؤنث با پدر و مادرش استفاده میشود. کلمه دختر در این معنا بدون توجه به سن و سال و وضعیت زناشویی او و در معنی "دخت"(مانند شهدخت)بهکار میرود.
در معنای فرزند مونث
به که هر دختر بداند قدر علم آموختن تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است .
در معنای زن باکره
مردیت بیازمای وانگه زن کن دختر منشان به خانه و شیون کن.
پدر یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مذکر گفته میشود و از نظر زیستشناختی، اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی میتواند تعریفهای متفاوتی داشته باشد.
از نظر زیستشناختی، در پستاندارانی مانند انسان، پدر اسپرمی را تولید میکند که با تخمک ترکیب شده و پس از لقاح، رویان (جنین) شکل میگیرد.
از نظر اجتماعی پدر به مردی که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. امروزه تحقیقات بسیاری درباره اهمیت نقش پدری در رشد روانی و اجتماعی فرزندان صورت گرفتهاست.
مادَر یا نَنه یا مامان یکی از نسبتهای خانوادگی است و به والد طبیعی یا اجتماعی مونث گفته میشود. به دلیل پیچیدگی و تفاوتهای اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی تعاریفها و نقشها، تعریف کلی کلمه مادر متفاوت است.
واژه ننه که به عنوان برابر برای مادر بهکار میرود و معانی دیگری نیز دارد از ریشه هندواروپایی nan به معنی مادر و پرستار است.
در مورد پستانداران مانند انسان، مادر بیولوژیکی تخمک بارور شده را باردار است که ابتدا رویان و سپس جنین نام دارد. این بارداری درون رحم مادر از هنگام لقاح تا هنگام زادن نوزاد طول میکشد. هنگامی که کودک زاده شد، بدن مادر برای تغذیه او شیر تولید میکند. معمولاً این شیر مادر تنها غذای نوزاد برای حداقل یک سال است.
در جامعهٔ انسانی عنوان مادر معمولاً به زنی، به غیر از مادر طبیعی، که نقش اجتماعی مربوطه را انجام دهد نیز گفته میشود. به ویژه در مورد مادرخوانده و زنپدر. در برخی از فرهنگها، مانند آمریکایی-آفریقایی و لزبینی، دیگرمادری غیربیولوژیکی وجود دارد. در خانواده پونالوائی در ایروکوئیها، سرخپوستان آمریکا و قبایل هند کهن، یک زن مادر فرزندان خواهرش و خواهران جانبیاش (عمه/عمو/خاله/دایی زادههای درجه اول و دوم یا دورتر) نیز هست.
همچنین با پیشرفت فنآوری تولیدمثل، مادر ژنتیکی (کسی که تخمک از آن اوست) میتواند با مادر باردار (که جنین در رحم اوست) تفاوت داشته باشد.